۱- استاد، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دستیار فلوشیپ نوروسایکیاتری، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
۲- استادیار، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، بیمارستان ابن سینا، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران ، SalimiZN@mums.ac.ir
چکیده: (۱۸۳۹ مشاهده)
با توجه به شیوع بالای سطوح مختلف اختلالات حافظه و فراموشکاری، بسیاری از مراجعات روانپزشکی و روانشناسی به علت ترس از ابتلا به بیماریهایی مانند آلزایمر است که موجب زوال عقل میشوند. با این حال بسیاری از این اختلالات علت درونی داشته و میتوانند در دسته اختلالات شناختی عملکردی طبقهبندی شوند. علیرغم اینکه تشخیص اختلال شناختی با رد علل ارگانیک داده میشود، تشخیص اختلالات عملکردی مشکل بوده و اکثر این اختلالات تشخیص داده نمیشوند. مشخص شده است که افسردگی، اضطراب و اختلالات رفتاری میتوانند پیشاهنگ اختلال شناختی خفیف باشند؛ ولی اینکه اختلال شناختی عملکردی نیز میتواند ماشه چکان یا پیشاهنگی برای اختلالات شناختی ارگانیک و مرتبط با دمانس باشد مشخص نشده است. فرم تیپیک اختلال شناختی عملکردی، با حیطههای توجه و تمرکز همپوشانی دارد. همزمانی این اختلالات با افسردگی میتواند تشخیص اختلالات شناختی عملکردی را مشکلتر سازد؛ لذا مهم است که قبل از طرح چنین تشخیصی، دمانس کاذب ناشی از افسردگی رد شود. از آنجا که شروع اختلال شناختی عملکردی در میانه زندگی است، این اختلالات در تشخیص افتراقی با اختلالات نورودژنراتیو با شروع زودرس میباشند. علیرغم تحقیقات فراوان در زمینه تشخیص اختلالات شناختی عملکردی، هنوز معیارهای قطعی برای تشخیص این اختلالات مشخص نشده است و همچنین پیشآگهی طولانی مدت این اختلالات نیز نامشخص است.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1401/10/2 | پذیرش: 1401/11/5 | انتشار: 1402/1/5