چکیده
مقدمه: مطالعات روانشناسی شناختی در سالهای اخیر به معرفی دو نوع عزتنفس آشکار و ناآشکار منجر شده است. مطالعات متعددی نشان دادهاند که عزتنفس ناآشکار را میتوان در عرض چند دقیقه شرطی کرد. روش: در این پژوهش تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانهای با مفهوم خویشتن افراد همایند شدند تا تأثیر این همایندیها بر عزتنفس ناآشکار آنها بررسی شود. پژوهش حاضر یک تحقیق تجربی بود که از طرح آزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد و برای دستکاری عزتنفس ناآشکار، مطابق الگوی برگرفتهشده از مطالعات پیشین ازجمله گرینبرگ و همکاران (2008) و باکوس و همکاران (2004)، استفاده از نرمافزار رایانهای (ISEM) بر روی 90 نفر (45 مرد و 45 زن) بهصورت انفرادی در دو گروه آزمایش دستکاری مثبت و دستکاری منفی و گروه کنترل اجرا شد. یافتهها: نتایج حاصل از ارائۀ محرکهای زیرآستانهای نشان داد میانگین، میانه عزتنفس ناآشکار در مداخلههای مثبت افزایش و در مداخلههای منفی کاهش یافت. تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد دستکاری مثبت عزتنفس ناآشکار باعث افزایش معنادار عزتنفس ناآشکار شد و از طرف دیگر دستکاری منفی عزتنفس ناآشکار باعث کاهش عزتنفس ناآشکار شد. نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزتنفس میتواند از تجارب دوران کودکی ناشی شود، بعدها میتواند از طریق بهکارگیری اصول یادگیری اولیه شرطیسازی کلاسیک افزایش و یا کاهش یابد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |