زمینه و هدف: اختلال افسردگی یک بیماری عودکننده با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، جسمانی و روانی بسیار است، یکی از این پیامدهای منفی وجود مشکلات مربوط به خوردن می باشد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی با بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی در بیماران مبتلا افسردگی صورت گرفت.
روش کار: روش پژهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به افسردگی بستری در بیمارستان های ایثار و فاطمی و بیماران مراجعه کننده به کلینیکهای روانپزشکی و روانشناسی شهر اردبیل در سال 1395 بودند که به روش نمونهگیری مرحلهای تعداد 41 نفر (26 نفر دارای بیاشتهایی عصبی و 15 نفر دارای پراشتهایی عصبی) انتخاب شدند. برای گرد آوری اطلاعات از مقیاس اختلالات تغذیه اهواز، ترس از تصویر بدن لیتلتون و تحریف های شناختی بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. برای این منظور از نرمافزار آماری SPSS استفاده شد.
یافته ها: بین خودپنداره بدنی رابطه منفی معنادار و بین تحریف های شناختی (و همه ابعاد آن) رابطه مثبت معنادرای با بیاشتهایی و پراشتهایی عصبی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسون نشان داد خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی 36 درصد توانایی پیش بینی بی اشتهایی و 40 درصد توانایی پیش بینی پراشتهایی عصبی در بیماران مبتلا افسردگی را دارند.
نتیجه گیری: این نتایج بیان میکنند که وجود مشکل در خودپنداره بدنی و تحریف های شناختی میتوانند در افزایش اختلالات خوردن (اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی) تاثیر گذار باشند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |