دوره 9، شماره 6 - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت 1401 )                   جلد 9 شماره 6 صفحات 104-91 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- کارشناس ارشد، گروه روانشناسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2- استادیار، گروه روانشناسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ، M_azadi@azad.ac.ir
چکیده:   (926 مشاهده)
مقدمه: استرس، حالات هیجانی منفی، بی­نظمی هیجانی، ضعف حرمت خود و احساس تنهایی و انزوا از عواملی است که به‌­عنوان راه‌­اندازهای رفتارهای خوردن آشفته شناسایی شده‌­اند.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس ادراک شده، حمایت اجتماعی و حرمت خود با خوردن آشفته به واسطه ناگویی خلقی بود.
روش: پژوهش حاضر همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مراجعه‌کنندگان به کلینیک درمان چاقی باراکا در  شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از بین آن‌ها ۳۰۳ نفر که دارای شاخص توده بدنی بالای ۳۰ بودند با استفاده از روش نمونه­‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (۱۹۸۳)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (۱۹۸۸)، مقیاس حرمت خود روزنبرگ (۱۹۶۵)، مقیاس ناگویی خلقی بگبی و همکاران (۱۹۹۴) و پرسشنامه رفتارهای خوردن وان اشتراین و همکاران (۱۹۸۶) گردآوری شد. جهت تحلیل داده‌­ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته­‌ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد اثرات مستقیم استرس ادراک شده (۰/۲۲=
β و ۰/۰۱>p)، حمایت اجتماعی (۰/۲۵-=β و ۰/۰۱>p) و حرمت خود (۰/۲۱-=β و ۰/۰۱>p) بر خوردن آشفته معنادار بود. همچنین اثرات غیر مستقیم استرس ادراک شده (۰/۰۱>p و ۷/۶۹=Z)، حمایت اجتماعی (۰/۰۱>p و ۶/۱۳-=Z) و حرمت خود (۰/۰۱>p و ۶/۴۶-=Z) از طریق ناگویی خلقی بر خوردن آشفته معنادار بود.
نتیجه­‌گیری: نتایج پژوهش نشان داد که عواملی همچون میزان استرس، داشتن حمایت اجتماعی و حرمت خود و شناسایی و بیان احساسات می­‌تواند بر رفتارهای خوردن آشفته تأثیرگذار باشد؛ بنابراین، می­‌توان انتظار داشت با کاهش استرس و ناگویی خلقی و بهبود حمایت اجتماعی و حرمت خود رفتارهای خوردن آشفته در افراد چاق کاهش یابند.
متن کامل [PDF 952 kb]   (478 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1401/7/11 | پذیرش: 1401/10/12 | انتشار: 1401/11/3

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.