۱۳ نتیجه برای بشرپور
سجاد بشرپور، شیرین احمدی، وحید فلاحی، عیسی عینی اردی،
دوره ۵، شماره ۶ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: مصرف مشروبات الکلی در طول نوجوانی یک نگرانی جدی در سلامت عمومی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدفپیش بینی گرایش به مصرف الکل در نوجوانان بر مبنای مؤلفه های بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان پارسآباد که در سال تحصیلی ۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بودند تشکیل میدادند. از این جامعه نمونهای به حجم ۱۲۰ نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای رفتارهای خطرپذیری، بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی پاسخ دادند. دادهها نیز توسط شاخصهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد گرایش به مصرف الکل با نمره کل بیاشتیاقی اخلاقی، مؤلفه های توجیه اخلاقی، برچسب زدن مدبرانه، مقایسه سودمند، تقسیم مسئولیت، غیرانسانی کردن، نسبت دادن سرزنش، نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های ترس از احساسات بدنی، ترس از عدم کنترل شناختی ارتباط مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای بیاشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی ۱۹ درصد از کل واریانس گرایش به مصرف الکل را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی از متغیرهای مرتبط با گرایش به مصرف الکل در نوجوانان است که باید در برنامه های پیشگیری از مصرف مواد و مشروبات الکلی در نظر گرفته شود.
سجاد بشرپور، فریبا مقصود، فاضله حیدری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه:مداخلات روانشناختی از جمله الزامات درمان کارآمد مصرف کنندگان مواد در دوره پرهیز میباشد.
هدف: هدف این مطالعه مقایسه تأثیر آموزش مهارتهای مقابلهی شناختی-رفتاری و برنامه پیشگیری از عود مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش علائم روانشناختی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
روش: این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در نیمه دوم سال ۱۳۹۴ بود. حجم نمونه شامل ۶۰ نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و به تصادف در سه گروه بیست نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون تجدیدنظر شده فهرست علائم روانی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمرات پسآزمون سه گروه در متغیرهای شکایات جسمانی، افسردگی، پرخاشگری و روانپریشی وجود دارد؛ نتایج آزمون بونفرونی نیز نشان داد که تفاوت معنیداری بین گروههای آزمایشی در متغیرهای شکایات جسمانی، افسردگی و پرخاشگری وجود ندارد. ولی برنامهی پیشگیری از عود مبتنی بر ذهنآگاهی به تنهایی در کاهش روانپریشی مؤثر بوده است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که استفاده از روشهای آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و پیشگیری از عود مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند مداخله روانشناختی مفیدی برای کاهش علایم روانشناختی افراد وابسته به مواد باشد.
فاضله حیدری، سجاد بشرپور، سیف اله آقاجانی،
دوره ۶، شماره ۶ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: افکار پارانوئید از نشانههای شایع در اختلالات طیف اسکیزوفرنی است و شواهد از نقش عوامل شناختی در این افکار حکایت دارند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی افکار پارانوئیدی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس سوگیریهای شناختی و خودتأملی انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع پیشبینی است. تمام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستانهای روانپزشکی ایثار و فاطمی شهر اردبیل در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد ۱۲۶ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی از بین جامعه آماری حاضر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت کردند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه افکار پارانوئیدی، مقیاس سنجش سوگیریهای شناختی دیووس، مقیاس خودتأملی و بینش استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که افکار پارانوئید با سوگیریهای نتیجهگیری شتابزده، انعطافناپذیری باور، توجه به تهدید، اسناد بیرونی، مشکلات شناخت اجتماعی، مشکلات شناختی ذهنی و رفتارهای ایمنی و نمره کلی سوگیریهای شناختی ارتباط مثبت ولی با خودتأملی ارتباط منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سوگیریهای شناختی ۵۷ درصد و خودتأملی ۳۶ درصد از کل واریانس افکار پارانوئید بیماران اسکیزوفرن را تبیین میکند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که سوگیریهای شناختی در تفکر و خودتأملی پایین میتوانند از عوامل پیشبینی کننده افکار پارانوئیدی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی باشند؛ بنابراین مداخلات شناختی متمرکز به این متغیرها میتواند گام مهمی در کاهش افکار پارانوئید این بیماران باشد.
سجاد بشرپور، ستاره جانی،
دوره ۶، شماره ۶ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت از متغیرهای شخصیتی و شناختی متعددی از جمله ذهنآگاهی و ناگویی هیجانی تأثیر میپذیرد.
هدف: هدف کلی پژوهش، بررسی نقش ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در پیشبینی افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت همسر بود.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل ۱۵۵ زن قربانی خشونت همسر بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از مقیاسهای ناگویی خلقی تورنتو ( ۲۰-TAS)، ذهنآگاهی، توجه و هوشیاری (MAAS) و اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS) مورد آزمون قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده با نرمافزار ۲۰-SPSS و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تحلیل شد.
یافتهها:نتایج نشان داد که ذهنآگاهی و ناگویی هیجانی قادر هستند، افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت همسر را به طور معنیدار پیشبینی کنند.
نتیجهگیری: ذهنآگاهی و ناگویی هیجانی از عوامل تأثیرگذار در افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت میباشند که این یافته میتواند در برنامههای پیشگیری از اضطراب و افسردگی این گروه و ارائه راهکارهای مختلف درمانی منجر در نظر گرفته شوند.
سجاد بشرپور، مهری مولایی، لیلا سرافرازی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: کودکآزاری و تجربیات ناگوار دوران کودکی دارای آثار و پیامدهای درازمدت و ناخوشایندی بر تحول و سازگاری شخصیت در دوران بزرگسالی است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آمیختگی شناختی، تحمل آَشفتگی و دلسوزی به خود در رشد پسآسیبی افراد آزاردیده در دوران کودکی بود.
روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد آزاردیده بالاتر از ۱۵ سال مراجعه کننده به مراکز خدمات روان درمانی و مشاوره شهر شیراز در نیمه اول سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند. تعداد ۱۹۰ نفر از این افراد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گرداوری دادهها از پرسشنامههای ترومای دوران کودکی (۱۹۹۸)، مقیاسهای آمیختگی شناختی (۲۰۱۴)، تحمل آشفتگی (۲۰۰۵)، دلسوزی به خود (۲۰۰۳) و رشد پسآسیبی (۱۹۹۶)، استفاده گردید. دادهها با آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج یافتهها نشان داد که بین آمیختگی شناختی با رشد پسآسیبی ارتباط منفی معنادار (۰/۰۱>P) و بین تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با رشد پسآسیبی ارتباط مثبت معنادار (۰/۰۱>P) وجود دارد. همچنین یافتهها بیانگر این بود که آمیختگی شناختی قادر به پیشبینی رشد پسآسیبی نیست ؛اما دو متغیر دیگر ۴۱ درصد از واریانس رشد پسآسیبی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، میتوان نتیجه گرفت که عوامل روانشناختی در رشد پسآسیبی نقش بسزایی دارند و در مداخلات درمانی توجه به این عوامل میتواند در سازگاری افراد آسیب دیده کمک شایانی نماید.
حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی، سیفاله آقاجانی، سجاد بشرپور،
دوره ۸، شماره ۲ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سلامت جنسی یکی از جنبههای اصلی سلامت است و بررسی عوامل مؤثر بر آن در مراقبتهای بهداشتی اولیه بسیار مهم است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیشبینی سلامت جنسی زنان متأهل صورت پذیرفت.
روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر اردبیل در سال ۱۳۹۹ بودند. از میان جمعیت ذکر شده ۱۱۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارهای باور فراشناختی (ولز و کارت رایت هاتون)، راهبردهای تنظیم هیجان (گراس و جان، ۲۰۰۳) و سلامت جنسی (معنویپور، ۱۳۸۸) استفاده شد. دادههای پژوهش با روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین باور فراشناختی ۰/۶۲- و راهبردهای تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد ۰/۵۶ و سرکوبی ۰/۴۳-) با سلامت جنسی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان در مجموع ۰/۵۵ میتوانند سلامت جنسی را در زنان متأهل تبیین کنند (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیرگذاری باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان بر سلامت جنسی در زنان متأهل، به روانشناسان و متخصصان بهداشت پیشنهاد میشود که به نقش این متغیرها در بهبود سلامت جنسی در زنان متأهل توجه بیشتری نشان دهند.
علی کرمانی، سجاد بشرپور، محمد نریمانی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: یکی از اختلالهای شایع در دوران کودکی اختلال نقص توجه/ بیشفعالی است. یک زیر مجموعه مهم از این کودکان با مشکلات حرکتی از جمله مهارتهای حرکتی و هماهنگیهای حرکتی روبهرو میشوند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رایانهای مهارتهای دیداری- حرکتی بر مهارتهای دیداری- حرکتی کودکان با اختلال نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان پسر با اختلال نقص توجه/ بیشفعالی بود که در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در مقطع ابتدایی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز فرم معلم ۳۰ نفر به صورت تصادفی (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارها شامل بازی رایانهای پژوهشگر ساخته رایا پویا با الگوبرداری از نرمافزار بسته آموزشی شناختی (Cog Pack)، مقیاس درجهبندی کانرز فرم معلم (۱۹۶۹) و آزمون مهارتهای دیداری- حرکتی، ویراست سوم (TVMS-۳) بود. دادهها به شیوه تحلیل کوواریانس تک متغیره و در محیط نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش بیانگر آن بود که آموزش رایانهای مهارتهای دیداری- حرکتی در بهبود مهارتهای دیداری- حرکتی (۰/۰۱>P) کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیشفعالی مؤثر بوده و ۳۵/۴ درصد تفاوتها در نمرات پسآزمون مهارتهای دیداری- حرکتی مربوط به آموزش رایانهای مهارتهای دیداری- حرکتی است (۰/۰۱>P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد آموزش رایانهای مهارتهای دیداری- حرکتی یک روش درمانی کارآمد است که باعث بهبود عملکرد مهارتهای دیداری- حرکتی میشود.
حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی، سیفاله آقاجانی، سجاد بشرپور،
دوره ۸، شماره ۵ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سلامت جنسی یکی از جنبههای اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تأثیر قرار میدهد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هیجانخواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی مردان متأهل صورت پذیرفت.
روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر اردبیل در سال ۱۳۹۹ بودند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۱۱۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارهای هیجانخواهی (زاکرمن، ۱۹۷۹)، همجوشی شناختی (گیلاندرز، ۲۰۱۴) و سلامت جنسی (معنویپور، ۱۳۸۸) استفاده شد. دادههای پژوهش با روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین هیجانخواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متأهل رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵P<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هیجانخواهی و همجوشی شناختی در مجموع ۰/۶۳ میتوانند سلامت جنسی را در مردان متأهل پیشبینی کنند (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: سلامت جنسی مردان متأهل با هیجانخواهی و همجوشی شناختی پیشبینی شدنی است. توصیه میشود که با آموزشهای غلبه بر هیجانخواهی و همجوشی شناختی به مردان متأهل در بهبود سلامت جنسی کمک کرد.
فاضله حیدری، محمد نریمانی، سیفاله مدبر، سجاد بشرپور،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: سرشتهای هیجانی به طور ثابتی با آسیبشناسی روانی ارتباط داشته و به عنوان عوامل آسیبپذیرکننده برای تعداد زیادی از اختلالات روانشناختی مطرح میباشند، در حالیکه مکانیسمهای زیربنایی این ارتباط چندان روشن نیست.
هدف: هدف مطالعه حاضر تحلیل مسیر اثر سرشتهای هیجانی بر نشانههای اختلال سلوک در نوجوانان با بررسی نقش میانجی نشخوار خشم بود.
روش: روش این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دورههای اول و دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۲۰ نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامه تواناییها و مشکلات (۲۰۰۳)، مقیاس مرکب سرشتهای عاطفی هیجانی (۲۰۱۲) و مقیاس نشخوار خشم (۲۰۰۱) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی با نرمافزار SPSS نسخه ۲۷ و برای آزمون فرضیات از تحلیل مسیر با نرمافزار SmartPLS نسخه ۳ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سرشتهای فعالسازی (۰/۰۱>p؛ ۰/۲۱=ß) و حساسیت (۰/۰۱>p؛ ۰/۲۶=ß) اثر مثبت مستقیم و سرشتهای کنترل (۰/۰۱>p؛ ۰/۲۹-=ß)، مقابله (۰/۰۱>p؛ ۰/۱۸-=ß) و بازداری (۰/۰۱>p؛ ۰/۱۱-=ß) اثر منفی مستقیمی بر نشانههای سلوک دارند. سرشتهای فعالسازی (۰/۰۵>p؛ ۰/۲۱=ß)، بازداری (۰/۰۱>p؛ ۰/۱۱=ß) و حساسیت (۰/۰۱>p؛ ۰/۳۶=ß) اثر مثبت مستقیم ولی سرشتهای مقابله (۰/۰۱>p؛ ۰/۴۵-=ß) و کنترل (۰/۰۵>p؛ ۰/۲۸-=ß) اثر منفی مستقیمی بر نشخوار خشم دارند. نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد که نشخوار خشم میانجی روابط سرشتهای هیجانی با اختلال سلوک میباشد (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سرشتهای فعالسازی و حساسیت عامل خطر و سرشتهای کنترل، مقابله و بازداری عامل حفاظتی در برابر اختلال سلوک میباشند و سرشتهای هیجانی با واسطهگری نشخوار خشم بر اختلال سلوک اثر میگذارند.
معصومه قریببلوک، نیلوفر میکائیلی، سجاد بشرپور، سمیه قریب بلوک،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اگرچه عوامل متعدد هیجانی، شخصیتی، شناختی و رفتاری با کیفیت خواب در نوجوانی ارتباط دارند، اما تصوری جامع در مورد آنها وجود ندارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه در رابطه بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرشهای ناکارآمد و کیفیت خواب در نوجوانان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند، که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای ۳۲۹ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اندازهگیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرشهای ناکارآمد درباره خواب (۱۹۹۳)، شاخص حساسیت اضطرابی (۱۹۸۶)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (۲۰۰۳) و پرسشنامه کیفیت خواب (۱۹۸۹) استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و AMOS نسخه ۲۴ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسب با دادهها برخوردار است، همچنین راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرشها و باورهای ناکارآمد به خواب و کیفیت خواب نوجوانان نقش میانجی دارد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: براساس نتایج روان رنجوری، حساسیت اضطرابی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان با کیفیت خواب آشفتهتر و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با کیفیت خواب سالمتر همراه است همچنین راهبردهای تنظیم هیجان در ارتباط بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرشها و باورهای ناکارآمد به خواب نقش میانجی ایفا میکند. بر این اساس به متخصصان سلامت روان توصیه میشود جهت بهبود کیفیت خواب نوجوانان نقش مولفههای مورد بررسی در پژوهش حاضر را در نظر داشته باشند.
سجاد بشرپور، شیرین احمدی، فاضله حیدری،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اعتیاد به اینترنت یک مسئله سلامت عمومی جهانی در میان نوجوانان میباشد که با طیف وسیعی از پیامدهای منفی همراه است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری نقش سبکهای والدینی و عدم تحمل ابهام در گرایش اعتیاد به اینترنت با میانجیگری اجتناب تجربی در نوجوانان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود. از این جامعه نمونهای به تعداد ۱۸۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت (۱۹۹۶)، اجتناب تجربی (۲۰۱۱)، سبکهای والدینی (۱۹۷۲) و عدم تحمل ابهام (۲۰۰۷) پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS نسخه ۲۵ و SmartPLS نسخه ۴ استفاده شد.
یافتهها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سبک مستبدانه (β=۰/۱۷, P=۰/۰۰۱) و سبک سهلگیرانه (β=۰/۳۹, P=۰/۰۰۱) و عدم تحمل ابهام (β=۰/۲۷, P=۰/۰۰۱) اثر مثبت و مستقیم بر اعتیاد به اینترنت دارند، و سبک مقتدرانه اثر منفی و مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارد (β=-۰/۲۱, P=۰/۰۰۱). همچنین نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد اجتناب تجربی میانجی روابط سبکهای والدینی و عدم تحمل ابهام با اعتیاد به اینترنت میباشد (۰/۰۵=P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سبکهای والدینی و عدم تحمل ابهام از عوامل مهم اعتیاد به اینترنت هستند که با میانجیگری اجتناب تجربی بر اعتیاد به اینترنت اثر میگذارند؛ بنابراین به روانشناسان و مشاوران مدارس برگزاری کارگاههایی با هدف کاهش و پیشگیری از اعتیاد به اینترنت در میان نوجوانان توصیه میشود.
محمد هرنگزا، نادر حاجلو، محمد نریمانی، سجاد بشرپور،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: اعتیاد به بازیهای آنلاین یک نگرانی رو به رشد است که میزان شیوع آن در بین نوجوانان و جوانان حدود ۲/۱ تا ۵/۸ درصد برآورد میشود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر همجوشی شناختی و اجتناب تجربهای در رابطه سیستمهای مغزی رفتاری با اعتیاد به بازیهای آنلاین انجام شد.
روش: پژوهش از لحاظ روش در زمره پژوهشهای توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دورهی اول متوسطه منطقه آموزش و پرورش بستک هرمزگان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای تعداد ۳۵۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای سیستمهای بازداری/فعالساز رفتاری (۱۹۹۴)، همجوشی شناختی (۲۰۱۴)، پذیرش و عمل- نسخه دوم (۲۰۱۱) و اعتیاد به بازیهای آنلاین (۲۰۰۲) پاسخ دادند. جهت تحلیل دادهها از مدلسازی ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب با مقدار ضریب ۴۶/۰ و ۴۲/۰ به صورت مستقیم با اعتیاد به بازیهای آنلاین ارتباط معناداری دارند (۰۰۱/۰< P). همچنین، سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب با مقدار ضریب ۱۷/۰ و ۱۵/۰ با میانجیگری اجتناب تجربهای و سیستم بازداری رفتاری با مقدار ضریب ۲۱/۰ با میانجیگری همجوشی شناختی به صورت غیرمستقیم با اعتیاد به بازیهای آنلاین ارتباط معناداری دارند(۰۰۱/۰< P).
نتیجهگیری: متخصصان به منظور کاهش اعتیاد به بازیهای آنلاین باید از یکسو جهت شناسایی حساسیت سیستمهای بازداری/فعالساز رفتاری، رگههای شخصیتی را مورد ارزیابی قرار داده و از سوی دیگر ضمن چالشهای شناختی و گذشتهنگر به دنبال کاهش سوءگیریهای شناختی باشند.
فاطمه سقا، سجاد بشرپور، محمد نریمانی،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: ناکامی در ارضای نیازهای روانشناختی یکی از علتهای علائم اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفته میشود و مکانیسمهای این ارتباط چندان واضح نیست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابیعلی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روانشناختی با نقش میانجی کنترل بازداری انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از این جامعه نمونهای به حجم ۱۵۳ نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. به منظور جمعآوری دادهها از مقیاس شخصیت مرزی (جکسون و کلاریچ، ۱۹۹۱)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (گاردیا و همکاران، ۲۰۰۰) و آزمون برو/ نرو (هافمن، ۱۹۸۴) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS ۲۸و Smartpls۳ انجام شد.
یافتهها: نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد ارضای نیازهای روانشاختی (۰۰۱/۰>P؛۱۴/۰-=β) و کنترل بازداری(۰۰۱/۰>P؛۳۸/۰-=β) اثر مستقیم و منفی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. ارضای نیازهای روانشناختی (۰۰۱/۰>P؛۲۷/۰=β) با اثر مثبت بر کنترل بازداری اثر غیر مستقیمی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد.
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که ناکامی در ارضای نیازهای روانشناختی علاوه بر اینکه یک عامل خطر مستقل برای اختلال شخصیت مرزی است میتواند با کاهش کنترل بازداری منجر به بروز این علائم شود.