مقدمه: هدف از درمانها نه تنها باید عدم وجود بیماری باشد، بلکه همچنین بهبود رضایت از زندگی بیمار نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کمبینای مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد.
روش: روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری شامل اعضای گروه واتساپ دانشجویان بهزیستی مشهد در شهریورماه 1401، (110 عضو)، بود؛ از آن میان 2 شرکتکنندهی کمبینای مبتلا به افسردگی اساسی (یک خانم و یک آقا)، به روش نمونهگیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. از پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (1996) و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت رضایت و لذت از زندگی اندیکت و همکاران (1993) برای ارزیابی استفاده گردید. شرکتکنندگان 12 جلسه، 1 ساعت در هفته، مداخله را دریافت کردند؛ و 3 ماه پیگیری شدند. دادهها به کمک شاخص تغییر پایا، اندازه اثر و تحلیل دیداری نمودارها، تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد، ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی رضایت از زندگی شرکتکنندگان را در پس از درمان تا مرحله پیگیری به طور قابل توجهی افزایش داده است.
نتیجهگیری: یافتهها از این امر حمایت میکند که تلفیق ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی با مصاحبه انگیزشی میتواند روش مناسبی برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کمبینای مبتلا به افسردگی اساسی باشد؛ لذا پیشنهاد میشود از این مداخله به منظور ارتقای کیفیت زندگی این افراد استفاده شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |